«مهاجران»؛ مهمانان بیگانهای که اغلب بنابر اجبار ناشی از تنشهای داخلی، سیاسی و طبیعی و یا در خوشبینانهترین حالت برای کسب علم و یا فن و مهارتی وطن خود را ترک و به کشور دیگری میروند، بر اساس آمارهای سال ۲۰۲۰ میلادی جمعیتی بیش از۲۸۰ میلیون نفر در جهان را شامل میشوند که در این بین جمعیت مهاجران ایرانی طبق برخی آمارها ۱.۸ میلیون و بر اساس آمارهایی دیگر، ۴ میلیون نفر تخمین زده میشود.
به گزارش ایسنا، جمعیت «مهاجران» جهان بر اساس آمارها، در سال ۲۰۲۰ میلادی بالغ بر ۲۸۱ میلیون نفر است که ۳.۶ درصد از جمعیت جهان را تشکیل می دهد. در این میان جمعیت مهاجران ایرانی دنیا بر اساس آخرین آمار موجود قابل استناد در سال ۲۰۲۰ میلادی، ۱.۸میلیون نفر است که ۲.۲۳ درصد از جمعیت ایران را تشکیل میدهد. هر چند بر اساس منابع داخلی (دبیرخانه شورای عالی ایرانیان و اعلام رصد خانه مهاجرت ایران)، جمعیت مهاجران ایرانی خارج از کشور ۴.۰۴ میلیون نفر برآورده شده است که البته این آمار بر اساس منابع بین المللی قابل راستی آزمایی نیست.
افزایش دو برابری جمعیت مهاجران ایرانی
جمعیت مهاجران ایرانی در دنیا طی سال ۱۹۹۰ میلادی، بالغ بر ۸۲۰ هزار نفر بوده است که این رقم در سال ۲۰۲۰ میلادی به ۱.۸ میلیون نفر افزایش است. در واقع طی ۳۰ سال گذشته، جمعیت مهاجران ایرانی ۲.۲ برابر شده است.
بر اساس سالنامه مهاجرتی ۱۴۰۰؛ در حالیکه سهم ایران از جمعیت جهان چیزی در حدود ۱.۰۷ درصد است، سهم ایران از جمعیت مهاجران جهان از رقم ۰.۵۴ درصد در سال ۱۹۹۰ میلادی به رقم ۰.۷۰ درصد در سال ۲۰۲۰ افزایش یافته است که همچنان پایین تر از سهم جهانی جمعیت ایران است لذا با در نظر گرفتن شاخص «سهم ایران از جمعیت جهان»، «سهم ایران از جمعیت مهاجران جهان» در طول ۳۰ سال گذشته همواره زیر یک درصد بوده است و هیچگاه به ۱ درصد نیز نرسیده است.
سوریه، افغانستان و سودان جنوبی دارای بیشترین افراد در وضعیت «پناهندگی» در جهان
به گزارش ایسنا، بر اساس آمارهای کمیساریا در سال ۲۰۲۱ میلادی، حدود ۲۱.۵ میلیون نفر در جهان در وضعیت «پناهندگی» به سر میبرند. در این میان کشورهای سوریه، افغانستان و سودان جنوبی بیشترین تعداد افراد در وضعیت پناهندگی در جهان را به خود اختصاص دادهاند. همچنین اتباع کشورهای ونزوئلا، افغانستان و عراق بالاترین «سهم افراد در وضعیت پناهجویی» را در جهان به خود اختصاص دادهاند.
جایگاه ایران در میان کشورهای دارای بیشترین پناهنده جهان
کشورهای ترکیه، اوگاندا و پاکستان «میزبان» بیشترین تعداد افراد در وضعیت پناهندگی در جهان هستند. این در حالیست که در میان ۱۰ کشور اصلی میزبان پناهندگان در جهان، «ایران» با میزبانی از ۷۹۸ هزار و ۳۴۳ نفر در جایگاه نهم قرار دارد البته در سالهای اخیر و بدنبال حاکمیت طالبان بر افغانستان پیشبینیها حاکی از مهاجرت ۴.۵ تا ۵ میلیون افغانستانی به ایران است که اغلب این تعداد بدلیل ورود غیرقانونی، جزو اتباع غیرمجاز شمرده میشوند. کشورهای ایالات متحده آمریکا، پرو و ترکیه نیز به عنوان کشور میزبان پناهجویان، بالاترین «سهم میزبانی» از افراد در وضعیت پناهجویی در جهان به خود اختصاص دادهاند.
مقاصد اصلی پناهجویان جدید
بر اساس آمار یورواستات در سال ۲۰۲۱ میلادی، ۵۳۶ هزار و ۵۰ نفر برای اولین بار درخواست پناهجویی خود را در کشورهای EU و EFTA ثبت کردهاند این در حالیست که آلمان، فرانسه و اسپانیا به عنوان مقاصد اصلی پناهجویان جدید هستند.
«آوارگی» بیش از ۸۲ میلیون نفر در جهان بدنبال درگیری، خشونت و نقض حقوق بشر
آمار پناهندگان جهان با شیوع ۱۹ COVID
در حالی که تأثیر کامل بیماری همهگیر کووید ۱۹ بر مهاجرت و آوارگی فرامرزی در سطح جهانی هنوز مشخص نیست، دادههای کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل نشان میدهد که ورود پناهندگان و پناهجویان جدید در اکثر مناطق به شدت کاهش یافته است ـ حدود ۱.۵ میلیون نفر کمتر از سطح انتظار در شرایط غیر کرونایی ـ . تا پایان سال ۲۰۲۰ ، تعداد افرادی که به اجبار و به دلیل آزار و اذیت، درگیری، خشونت و نقض حقوق بشر «آواره» شدند به ۸۲.۴ میلیون نفر افزایش یافت که بالاترین تعداد ثبت شده بر اساس دادههای موجود و تا تاریخ یاد شده است.
نظام حمایتی بین المللی، به ویژه حق درخواست پناهندگی و اصل عدم استرداد مجدد، در سال ۲۰۲۰ با چالشهای بی سابقهای روبرو شد. در نتیجه بسیاری از کشورها، درخواست پناهندگی افرادی را که از درگیری و آزار واذیت فرار کرده بودند را محدود یا رد کردند. با وجود این محدودیتها، تعداد پناهندگان در سراسر جهان در سال ۲۰۲۰ به حدود ۲۵۰ هزار نفر افزایش یافت و از ۲۰.۴ میلیون نفر در سال ۲۰۱۹ به تقریبا ۲۰.۷ میلیون پناهنده تحت پوشش کمیساریا در پایان سال ۲۰۲۰ رسید.
بر اساس آمار کمیساریا، در سال ۲۰۲۰ ، حدود ۴ میلیون و ۱۴۰ هزار نفر در وضعیت «پناهجویی» در جهان بسر می بردند.
بر این اساس، ایالات متحده آمریکا، پرو و ترکیه میزبان بیشترین تعداد از افراد در وضعیت پناهجویی در جهان در سال ۲۰۲۰ بودند. همچنین بیشترین تعداد افراد در وضعیت پناهجویی در سطح جهان در سال ۲۰۲۰ ، از کشورهای ونزوئلا، عراق و افغانستان هستند.
کدام کشورها بیشترین متقاضی پناهندگیاند؟
در طول سال ۲۰۲۰ ، تعداد پناهجویان جدید ثبت شده در مرحله اول در جهان با ۴۵ درصد کاهش، از ۲ میلیون نفر به ۱.۱ میلیون نفر کاهش یافت که این امر نشان دهنده بزرگترین افت سالانه از زمان شروع ثبت دادههای پناهجویی از سال ۲۰۰۰ بوده است.
۱۰ کشور اول مقصد که بیشترین تعداد پناهجوی جدید در سال ۲۰۱۹ را به ثبت رساندند، در سال ۲۰۲۰ تعداد کمتری از پناهجویان جدید را به ثبت رساندهاند. این کاهش از ۱۴ درصد در ایالات متحده تا ۸۰ درصد در پرو را نشان میدهد.
در سال ۲۰۲۰ ، تقاضاهای پناهندگی اغلب توسط اتباع کشورهای ونزوئلا، افغانستان و سوریه به ثبت رسیده است در حالی که بیش از چهار پنجم درخواستهای پناهندگی ونزوئلاییها در قاره آمریکا ثبت شده بود، تقریباً همه افغانستانیها و سوریها درخواست پناهندگی خود را در اروپا ارائه دادند.
«هلند» در جایگاه نخست اعطای «تابعیت» به پناهندگان در جهان
در سال ۲۰۲۰ ، تعداد ۳۳ هزار و ۸۰۰ پناهنده از ۱۲۶ کشور مبدا، تابعیت ۲۸ کشور جهان را دریافت کردند در حالی که در تعداد کشورهایی که اعطای تابعیت به پناهندگان را گزارش کردهاند در مقایسه با سال ۲۰۱۹ تغییر قابل توجهی مشاهده نشده است ( ۲۸ کشور در سال ۲۰۲۰ و ۲۵ کشور در
سال ۲۰۱۹ ). تعداد کل پناهندگانی که در سال ۲۰۲۰ به آنها تابعیت اعطا شده است، یک سوم کمتر از ۵۵ هزار مورد اعطای تابعیت در سال ۲۰۱۹ بوده است.
از مجموع ۳۳ هزار و ۸۰۰ مورد اعطای تابعیت به پناهندگان در جهان، هلند با اعطای تابعیت به ۲۵ هزار و ۷۰۰ نفر (سه چهارم کل موارد اعطای تابعیت) در جایگاه نخست قرار گرفته است. به طور کلی، ۸۵ درصد از موارد اعطای تابعیت به پناهندگان در جهان در سال ۲۰۲۰ توسط کشورهای اروپایی صادر شده است. به علاوه در سال ۲۰۲۰ میلادی پس از کشور هلند، دو کشور کانادا و فرانسه به ترتیب بیشترین تعداد تابعیت را به پناهندگان
اعطا کردهاند.
آماری از مرگ و میر مهاجران در طول مسیر مهاجرت
سازمان بینالمللی مهاجرت در چارچوب پروژهای از سال ۲۰۱۴ به جمعآوری و انتشار آمار مهاجران (نامتعارف) که در مسیر رسیدن به کشورهای مقصد جان خود را از دست می دهند، اقدام کرده است.
براساس آمارهای منتشر شده، از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۰ ، در مجموع ۱۵ هزار و ۷۹۲ نفر از مهاجران در مناطق مختلف جهان در مسیر مهاجرت به دیگر کشورها جان خود را از دست دادهاند. این آمار تنها شامل مهاجرانی است که در مرزها، دریاها، تصادفات جادهای، خشونت علیه مهاجران در طول مسیر و یا فوت بخاطر عوارض پزشکی و سلامت در طول مسیر جان خود را از دست میدهند، در نتیجه آمار واقعی مرگ و میر مهاجران بسیار بیشتر از آمارهای رسمی است. بطور مثال آمار مرگ و میر مهاجران نامتعارف در کشورهای مقصد و یا در کمپهای پناهندگان و پناهجویان در این آمار در نظر گرفته نشده است.
آوارگیهای جدید داخلی
تا ۳۱ دسامبر ۲۰۲۰ میلادی، تعداد افرادی که در جهان در وضعیت آوارگی داخلی بسر میبردند به رکورد ۵۵ میلیون نفر رسیده است که از این تعداد ۴۸ میلیون ( ۸۵ درصد) از کل افراد در وضعیت آوارگی داخلی در نتیجه درگیری و خشونت از سکونتگاه خود فرار کردهاند و حدود هفت میلیون نفر نیز در اثر بلایای طبیعی آواره شدهاند.
در سال ۲۰۲۰ میلادی ۴۰.۵ میلیون نفر آوارگی داخلی جدید در جهان به ثبت رسیده است که بالاترین رقم در ۱۰ سال گذشته است. از کل آوارگیهای جدید در این سال، ۹.۸ میلیون نفر در نتیجه خشونت و درگیری و ۳۰.۷ میلیون نفر در نتیجه بلایای طبیعی آواره شدهاند.
بیماری همه گیر کووید ۱۹ به دلیل مسائل مربوط به رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و اقدامات بهداشتی در مکانهای شلوغ مانند مراکز اسکان اضطراری، چالشهای بیشتری را برای مواجهه با مخاطرات طبیعی ایجاد کرده است. بسیاری از افراد به دلیل ترس از همهگیری، علیرغم هشدارهای اولیه در خصوص تخلیه سکونتگاههای در معرض خطر، در خانههای خود ماندند با این حال با وجود محدودیتهای جابجایی ناشی از همهگیری بیماری
کرونا، آمار جابجاییهای ناشی از بلایای طبیعی در یک دهه اخیر بیسابقه بوده است.
مهاجرت نیروهای انسانی فرصت یا تهدید؟
رصد خانه مهاجرت ایران در گزارش خود در این خصوص عنوان کرده که مهاجرت، به ویژه مهاجرت افراد ماهر و متخصص به عنوان یک چالش برای کشور مهاجرفرست در نظر گرفته میشد با این وجود شواهد در دهههای اخیر حاکی از این هستند که مهاجرت لزوماً پدیده سیاهی نیست. آنچه مساله مهاجرت نیروی انسانی در کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعه یافته را با مهاجرت نیروی انسانی در کشورهای توسعه یافته متمایز میکند، مسئله بی بازگشت بودن این مهاجرتها و از دست رفتن سرمایه انسانی برای همیشه است. به عبارت دیگر، آنچه مهاجرت را به امری منفی بدل میکند، نیازی است که کشور مبدأ مهاجر به نیروی انسانی خویش دارد، که آن هم در صورتی که بسترهای لازم برای استفاده از ظرفیت مهاجران خارج از کشور فراهم شود، نه تنها مزایای اقتصادی بسیاری برای کشور مهاجرفرست به همراه دارد، بلکه جابه جایی مهارتها، دانش، ایدهها و ثروت را از مرزهای ملی به دنبال خواهد داشت.
به عبارت دیگر، تهدید مهاجرت نیروی انسانی، به ویژه نیروی انسانی متخصص، میتواند به فرصتی برای بهرهمندی از سرمایه، دانش، شبکه و… مهاجران تبدیل شود. وجه تمایز کشورها در زمینه فرصت یا تهدید بودن مهاجرت برای آنها، نوع مواجهه کشورها با موضوع و نحوه سیاستگذاری و مدیریت آن است.
واقعیت آن است که چنانچه رویکرد سیاستی منسجمی برای کنترل و مدیریت پدیده مهاجرت توسط نظام حکمرانی و جامعه وجود نداشته باشد، مهاجرت نیروی انسانی تبدیل به بحران و چالشی اساسی برای کشورهای مهاجرفرست خواهد شد در حالیکه یک کشور مهاجرفرست میتواند با
اتکا به برنامهها و سیاستهای اثربخش برای بهره مندی از ظرفیت مهاجران خارج از کشور، از مزیتی برخوردار باشد که سایر کشورهایی که سهم اندکی از جابهجایی نیروی انسانی دارند از آن بی بهرهاند.
مهاجرت بازگشتی محبوبترین استراتژی برای معکوس کردن فرار مغزها و مهاجرت نخبگان محسوب میشود. مهاجرت بازگشتی میتواند به صورت اجباری یا اختیاری صورت گیرد. در حالی که سالانه میلیون ها مهاجر به کشور مبدأ خود باز میگردند، لزوماً همه آمار مهاجرتهای بازگشتی ثبت نمیشوند. تنها تعداد اندکی از کشورها بازگشت اختیاری مهاجران را کنترل میکنند و یا پایگاه دادهای برای رصد مهاجران بازگشتی تشکیل دادهاند از جمله این کشورها میتوان به چین اشاره کرد که سیاستهای فعال و اثربخشی در خصوص بازگرداندن مهاجران خود دارد و توانسته است آمار قابل اتکایی در این زمینه تولید کند.
۹۹ درصد مهاجران به ایران «افغانستانی» هستند
محمد رسول رستمی مدیر اندیشکده دیاران در گفتوگو با ایسنا، ضمن اعلام تعداد مهاجران جهان تا سال ۲۰۲۱ و دلایل این امر، نگاهی به موج جدید مهاجرتها به ایران در سالهای اخیر داشت و در عین حال مهمترین چالشهای پیشروی مهاجران را عدم پذیرش آنان از سوی حاکمیت و مردم کشور میزبان عنوان کرد که مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
مدیر اندیشکده دیاران با استناد بر آخرین آمارها، تعداد مهاجران تا سال ۲۰۲۱ میلادی را ۲۸۸ میلیون نفر اعلام کرد که سهم ایران از این تعداد حدود ۴/۵ تا ۵ میلیون مهاجر تخمین زده میشود.
رستمی ضمن برشمردن مهمترین دلایل مهاجرت گفت که مهاجرت یا بنابر دلایل امنیتی و به عبارت دیگر جنگ ـ تحمیلی و یا داخلی ـ و همچنین مشکلات اقتصادی، فقر و بیکاری، تحصیلی و یا مباحث محیط زیستی و … صورت میگیرد.
وی مهمترین کریدورهای مهاجرتی و معروف دنیا در خاورمیانه را سوریه و افغانستان و در قاره آمریکا، مکزیک و آمریکای جنوبی عنوان کرد و در عین حال گفت: این در حالیست که تا پیش از یکسال اخیر و ایجاد موج جدید مهاجرت، ۹۵ درصد مهاجران به ایران را افغانستانیها، ۲/۵ درصد را عراقیها و مابقی را پاکستانیها، لبنانیها، یمنیها، سوریها و نیجریهایها تشکیل میدادند اما پس از این تاریخ و اتفاقات رخ داده در افغانستان، هم اکنون حدود ۹۹ درصد مهاجران کشورمان را افغانستانیها تشکیل میدهند.
عدم پذیرش مردم؛ مهمترین چالشهای پیشروی مهاجران در کشورهای میزبان
رستمی مهمترین چالشهای پیشروی مهاجران در کشورهای میزبان را عدم پذیرش آنان از سوی حاکمیت و مردم کشور میزبان عنوان و اظهار کرد: بحث نژادپرستی از جمله مهمترین مباحث مطروحه در این خصوص است به عنوان مثال بعد از مدتهای طولانی که اروپا پذیرش مهاجران قانونی را اعلام کرد اما باز این جوامع مهاجران را آنگونه که باید پذیرش نکردند لذا بحث نژادپرستی مهمترین اتفاقی است که مهاجران شاهد آن هستند.
وی در ادامه به مسئله کلیدی ادغام مهاجران در جامعه میزبان پرداخت و گفت که این امر نیازمند گذشت زمان است اما همواره کشورهای میزبان با مشکلات مهاجران جدیدالورود مواجه هستند چرا که اینان قشری از نظام سیاسی و فرهنگی کشور دیگری هستند و با قانون رسمی کشور میزبان آشنایی ندارند.
مدیر اندیشکده دیاران ادامه داد: این در حالیست که در کشورهای مهاجر پذیری همچون آلمان و انگلستان، دفترچههای راهنمای خاص مهاجران جدیدالورود به منظور آشنایی این مهاجران با قوانین رسمی و عرفی این کشورها وجود دارد؛ به عنوان مثال اگر فردی افغانستانی خواستار ورود به آلمان باشد اینکار مستلزم هزینه بسیار، طی راههای قانونی و … است لذا «جذب» در کشور میزبان با چنین شرایطی به سختی صورت میگیرد و همین دشواریها باعث ریزش ورود مهاجر به این کشور میشود اما در ایران در برخی روزها شاهد ورود بیش از ۱۰ هزار افغانستانی غیرمجاز به ایران بودیم.
وی همچنین به حضور مهاجران قدیمی (افرادی که مدت زمان و سالهای طولانی در کشور دیگری ساکن هستند) در کشورهای توسعه یافته و ارائه اقامتهای بلند مدت به آنها اشاره کرد و گفت: این موضوع در کشورهای توسعه یافته حل شده است؛ به عنوان مثال کاری که آلمان با ترکها انجام داد و به آنها تابعیت و شناسنامه داد اما در ایران شاهد این امر نیستیم و همچنان بلاتکلیفی و نگرانی نسلهای دوم، سوم و چهارم مهاجرانی را میبینیم که خودشان و خانوادهشان در ایران متولد شده و نمیدانند ایران چه نگاهی به آنها دارد.
به گفته وی مهاجران ساکن ایران با مشکلات بیمهای، بانکی، درمانی، گواهینامه و … مواجه هستند و حتی از دریافت خدمات قضایی هم محروم هستند و در صورت ایجاد مشکلات نمیتوانند شکایت کنند و دعواها و مشکلاتشان را باید به صورت سنتی و کدخدا منشی حل کنند این در حالیست که ارائه خدمات یاد شده جزو حقوق اولیه انسانی به شمار میرود که البته فقط ایران اینگونه نیست که این خدمات را ارائه ندهد بلکه در بسیاری از کشورهای دیگر نیز همینگونه است.
کارنامه قابل قبول ایران در مهماننوازی از مهاجران
به اعتقاد رستمی کارنامه ایران در پذیرش و مهماننوازی از مهاجران قابل قبول است چرا که در ایالت متحده آمریکا مهاجران غیرقانونی حتی از دریافت خدمات آموزش در مدارس محروم هستند اما در ایران این آموزش برای اتباع رایگان است و میتوان گفت فرزندان تمامی مهاجران به جز تعدادی از جدیدالورودها، از آموزش بهرهمند هستند که این امر در دنیا بیمثال و بیمانند است و یا سال گذشته ایران مرزهای خود را به روی افغانستانهایی که کشور خود را با ورود طالبان ترک کردند، باز کرد و در مجامع بینالمللی مورد تقدیر قرار گرفت.
وجود بیش از ۲.۶ میلیون مهاجر غیرقانونی در ایران
مدیر اندیشکده دیاران افزود: تا پیش از تسلط طالبان بر افغانستان، حدود ۳/۵ میلیون مهاجر در کشورمان زندگی میکردند که حدود ۱/۵ میلیون از این تعداد را مهاجران قانونی تشکیل میداد و مابقی غیر قانونی بودند اما بعد از تسلط طالبان حدود ۱ تا ۱/۵ میلیون مهاجر جدید از تیرماه ۱۴۰۰ تا کنون به ایران مهاجرت کردهاند که همگی جزو مهاجران غیرقانونی هستند اما جمهوری اسلامی با توجه به اتفاقات رخ داده در افغانستان و ادعای عدم امنیت جانی متقاضیان مهاجرت که اغلب از قوم هزاره و شیعه مذهب هستند، وارد ایران شدند بنابراین در مجموع بیش از ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر از مهاجران ساکن ایران، جزو مهاجران غیر قانونیاند.
دستهبندی مهاجران به نخبه و غیر نخبه و اعطای «تابعیت» به آنها
رستمی با بیان اینکه با دستهبندی مهاجران در سایر کشورها، نخبگان را جدا میکنند که اینکار با همکاری معاونت علمی ریاست جمهوری در ایران نیز صورت گرفته و به نخبگان با تحصیلات عالیه اقامت ویژه داده میشود ادامه داد: بدین ترتیب به این افراد حقوق شهروندی به غیر از حق رای سیاسی و عدم دریافت پستهای دولتی اعطا میشود لذا میتوانند سیمکارت تلفن، حق مالکیت و حساب بانکی و … داشته باشند اما میتوان بعد از تمدید چند باره اقامت ویژه به نخبگان علمی، هنری، ورزشی و … به آنها تابعیت ایرانی بدهیم این در حالیست که حتی می توان نیروهای کار ماهر را همچون سایر کشورها دستهبندی کرده و اقامت طولانی مدت به اینها اعطا کرد؛ این تقسیمبندی باعث میشود به تمامی مهاجران با یک چشم نگاه نکینم و این روزنه امیدی برا این قشر میشود.
تاسیس سازمان ملی مهاجرت، گام مثبت حاکمیت با اما و اگرهای فراوان
وی در ادامه این گفتوگو نگاهی نیز به لایحه تاسیس سازمان ملی مهاجرت و تصمیم حاکمیت برای ارتقای “اداره” اتباع و مهاجران به “سازمان” داشت و آن را قدمی مثبت دانست و در عین حال با ابراز نگرانی از برخی بندهای آن که البته کلیاتش فعلا تصویب شده، گفت: مهاجران میتوانند فرصتهای اقتصادی، توسعه منابع انسانی و … برای ما ایجاد کنند اما در این لایحه ۳۵ بار کلمه امنیت، ۳۰ بار اخراج، ۹ بار کلمه فرهنگی و تنها ۳ بار کلمه «جذب مهاجران» به کار رفته است در حالیکه مهاجران به ایران، کمککننده ما در بحرانهای سیاسی و امنیتی بودند اما این فضاها آنگونه که باید در قانون لحاظ نشده؛ هر چند این لایحه فعلا تصویب نهایی نشده و در حال چکشکاری است.
پیشرفت تنها ۱۳ درصدی قانون اعطای تابعیت به فرزندان دارای مادر ایرانی
رستمی با اشاره به قانون اعطای تابعیت به فرزندان دارای مادر ایرانی که از سال ۹۸ در کشورمان اجرا میشود، افزود: بر اساس این قانون تاکنون ۱۰۵ هزار نفر در سامانه مربوطه ثبت نام کردهاند اما تنها ۱۴ هزار نفر موفق به دریافت شناسنامه شدهاند؛ به عبارت دیگر در اجرای این قانون شاهد پیشرفت ۱۳ درصدی بودهایم این در حالیست که در بند ۴۱ لایحه تشکیل سازمان ملی مهاجرت این قانون لغو شده؛ با تدوین این لایحه، افرادی که برای دریافت شناسنامه اقدام کردهاند میگویند دیگر نمیتوانند شناسنامه دریافت کنند حتی در بین این افراد هستند کسانی که کد رهگیری هم دارند اما امیدی به دریافت شناسنامه ندارند.
وی با اشاره به گذشت ۳ سال از اجرای قانون اعطای شناسنامه به فرزندان مادران ایرانی گفت: طبق قانون به فرد اقدام کننده طی سه ماهه باید تاییدیه بدهند که میتواند شناسنامه خود را تحویل بگیرد یا نه، که اینکار انجام نمیشود. حتی نمونههایی وجود دارد علی رغم اینکه افرادی پرونده تکمیلی در این خصوص دارند و باید ۳ ماهه پاسخ دریافت میکردند، ۲ سال است در انتظار دریافت پاسخ هستند. از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱ ، ۱۰ هزار نفر از فرزندان دارای مادر ایرانی برای دریافت شناسنامه ثبت نام کردهاند؛ حتی قبل از سال ۱۴۰۰ هم عدهای ثبت نام و پروندهشان تکمیل شده اما هنوز نتوانستهاند شناسنامه دریافت کنند.
از میل ایرانیان به مهاجرت تا نگاه سیاستمداران برای مدیریت آنها
به گزارش ایسنا، ایران از نظر مهاجرتی موقعیت نسبتاً منحصربهفردی در منطقه و جهان دارد. حضور میلیونها ایرانی مهاجر در خارج از کشور و میلیونها تبعهی خارجی ساکن ایران نشان میدهد که ایران هم کشوری مهاجرفرست و هم کشوری مهاجرپذیر محسوب میشود و با حجم قابل توجهی از انواع مهاجران سروکار دارد. به دلیل موقعیت جغرافیایی ایران، برخی از مهاجران ورودی به ایران از افغانستان و پاکستان از کشور ما به عنوان مسیر ترانزیت برای رسیدن به ترکیه و دروازههای اروپا استفاده میکنند. مهاجرت خروجی از ایران نیز به شکلهای مختلفی اتفاق میافتد و گرچه «مهاجرت نخبگان» است که عمدتا مورد توجه سیاستمداران قرار میگیرد، رصدخانهی مهاجرت ایران دربارهی کلید خوردن فازی از مهاجرت عام هشدار داده است که همهی گروهها را در بر میگیرد.
«قانون تشکیل سازمان ملی مهاجرت» که از سال ۱۳۹۷ در برزخ قانونگذاری کشور دست به دست میشد اخیرا دوباره به جریان افتاده است و کلیات آن آبان ۱۴۰۱ به تأیید نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسید؛ قانونی که در حال حاضر مطرح است تشکیل یک سازمان ملی مهاجرت ذیل وزارت کشور را مطرح میکند و قرار است بر اساس مصوبات شورای هماهنگی مهاجرت (که متشکل از گروهی از وزیران و رؤسای سازمانهای دولتی است) در جهت مدیریت یکپارچه و نظارت بر امور مربوط به اتباع خارجی قدم بردارد. از نظر رصد خانه مهاجرت ایران، گرچه طرح موجود با هدف ارزشمند ساماندهی به اتباع خارجی ساکن کشور سیاستها و برنامههای خوبی را پیشنهاد میدهد، اما تأسیس سازمانی که حقیقتاً «ملی» و دربرگیرندهی همهی جوانب امر «مهاجرت» باشد نیازمند نگاهی چندوجهی و توجه به ویژگیهای زیست بوم مهاجرتی ایران است که طرح موجود باید دقت نظر در این رابطه را داشته باشد.
در چنین شرایطی، توجه به جریان مهاجرت ایرانیان نیز نباید با خروج آنها از مرزهای کشور متوقف شود و ایرانیان خارج از کشور نادیده انگاشته شوند چرا که آنها حجم قابل توجهی از دانش، مهارت و تخصص دارند که با سیاستگذاریهای درست در راستای بازگشت یا بازبهرهمندی (حتی به صورت مجازی) میتوان آن را از پتانسیل بالقوه به بالفعل در جهت توسعهی کشور تبدیل کرد. بدین ترتیب چندجانبه بودن الگوی مهاجرتی ایران مهمترین ویژگی آن است و سازمانی که بخواهد به راستی هم «ملی» باشد و هم متمرکز بر پدیدهی «مهاجرت» و نه صرفا «اتباع خارجی» باید این چندجانبه بودن را در ساختار خود بازتاب دهد. مدیریت اتباع خارجی ساکن کشور اگر به جریان خروجی مهاجرت نظر نیندازد، نمیتواند مدیریتی هوشمند باشد و امکان برقراری توازن مهاجرتی را برای کشور ایجاد کند.
در شرایطی که حکمرانی مهاجرت در دنیا (از جمله در چهارچوب حکمرانی مهاجرتی که سازمان بینالمللی مهاجرت (IOM) پیشنهاد کرده است) به سمت دربرگیرنده، همهجانبه، و پویشگرانه بودن پیش میرود، طرح فعلی سازمان ملی مهاجرت بر ارائهی منفعلانهی خدمات برای تنها یکی از گروههای مهاجراتی که ایران با آنها سروکار دارد متمرکز است. سازمانی که خود را «ملی» میخواند نمیتواند تمام انرژی خود را بر اتباع خارجی متمرکز کند و ایرانیانی که به دلایل مختلف از ایران مهاجرت میکنند را فراموش کند. این مسئله در حال حاضر که ایران بنا به گفته بهرام صلواتی، مدیر رصدخانهی مهاجرت ایران، وارد جدیترین قله مهاجرتی خود میشود از همیشه ضروریتر است.
منبع خبر: خبر گزاری ایسنا